زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در خروج از کربلا
شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
روزگـار خوشم ای یار نظر شد دیدی باز هم زینب تو خون به جگر شد دیدی
سر و سامان مرا دست به دستش کردند کـیـسۀ لشگـر کـوفه پُـر سر شد دیـدی
یک نفر گفت بریزید و غـنیمت ببرید خـیمۀ سوخـتهام زیر و زبـر شد دیدی
مثل شال کمرت خـیمۀ من غـارت شد دور تا دور من و تو چه خبر شد دیدی
بعد یک عمر قیام شب من ریخت بهم مشـکـل نـافـلـهام درد کـمـر شد دیـدی
خـیـز بر نـاقـۀ عـریـان بـبـرندم کـوفه بیتو ای هـمسفرم وقت سفر شد دیدی
|